1-شهید فامیل مهرپوردولق:


📍 محل تولد: دیولق
📅 تولد: ۱۳۴۵
🕯 شهادت: ۱۳۶۰/۰۷/۰۵ – دارخوین

در روزگارانی که دفاع از خاک، شرافت و ایمان، سنگ محک مردان بود، نوجوانانی برخاستند که سن‌شان کوچک بود، اما دل‌شان دریایی. یکی از آن دلیرمردان، شهید فامیل مهرپور بود؛ جوانی از دیار دیولق که با قلبی روشن از عشق به اهل‌بیت(ع) و غیرتی ریشه‌دار در تربیت روستا، داوطلبانه قدم در میدان جهاد نهاد.

او در سال ۱۳۴۵ چشم به جهان گشود؛ در دامان مادری صبور و پدری مؤمن پرورش یافت و با آنکه هنوز در آغازین سال‌های جوانی بود، بی‌تردید راه عاشقی را شناخت. زمانی که میهن، غرق در آتش تهاجم بعثیان شد، فامیل مهرپور، خاموش نماند. نه از ترس گفت، نه از بهانه. تنها گفت: «می‌روم… باید بروم…»

در میان خاک‌های داغ جنوب، در حوالی دارخوین، این نوجوان مؤمن و رزمنده، روح خویش را در طبق اخلاص نهاد و به افق پرواز کرد؛ همان‌جایی که تنها مردان خدا به آن راه دارند.

در شبی که به شب عاشورا شبیه بود، او وصیت‌نامه‌اش را نوشت. این جملات از دل برآمده، گواه روح حسینی‌اش بود:

> «امشب شب عاشوراست. چنانکه امام حسین (ع) فرمودند، فردا حمله دشمن شروع می‌شود. ما هم فردا حمله را بر مستکبران و خفاشان بعثی که به کشورم، وطنم و آب و خاکم هجوم آورده‌اند آغاز خواهیم کرد، تا عزت و شرف و ناموسمان حفظ شود.»

و چه شباهتی… نوجوانی در صحرای دارخوین، با نگاهی عاشورایی، در صبحی روشن، از خاک گذشت و به آسمان پیوست.

شهید فامیل مهرپور، نماد غیرت، وفاداری و شجاعت نسلی است که ایمان را در عمل معنا کردند، نه در شعار. او گرچه جوان بود، اما انتخابش بزرگ، نگاهش عمیق و قدمش استوار بود. یادش، تا همیشه بر لوح افتخار دیولق خواهد ماند.

🌺 یادش گرامی، راهش پررهرو

 

2-شهید پرویز صبوری دولق:


📛 فرزند: بدرخان
📅 تولد: ۱۳۴۲
🕯 شهادت: ۱۳۶۰/۰۹/۲۰ – گیلان غرب
📍 محل دفن: گلزار شهدای امامزاده عقیل (جاده ساوه – اسلامشهر)

در قافله‌ی عاشقان، جوانانی بودند که پیش از آن‌که زمان، آنان را پیر کند، خود زمانه را دگرگون کردند. پرویز صبوری دولق یکی از آن پرستوهای سبک‌بال بود؛ پرورش‌یافته در دامان مهر و دیانت، و پرورده‌ی روزگاری که مردانگی معنا داشت.

پرویز، نوجوانی خوش‌خلق و مومن، در سال‌های آغازین دفاع مقدس، دل به میدان سپرد. با ایمانی راسخ، با روحیه‌ای فروتن و دلیر، راهی جبهه‌ها شد تا در صف مجاهدان راه حق بایستد. او نه برای نشان، نه برای نام، بلکه برای لبیک گفتن به ندای امام، سلاح برداشت و به مصاف دشمن رفت.

در تاریخ ۲۰ آذرماه ۱۳۶۰، در منطقه‌ی گیلان غرب، در یکی از سخت‌ترین میدان‌های نبرد، خون پاکش بر خاک ریخت و نامش در دفتر زرین شهیدان ثبت شد. اکنون آرامگاهش در گلزار مطهر امامزاده عقیل (اسلامشهر) زیارتگاه دل‌هایی است که هنوز هم با یاد شهدا می‌تپند.

🌹 پرویز صبوری با خاموشی‌اش، نوری شد در دل تاریکی‌ها؛ مشعلی که فروزان خواهد ماند تا روزی که عدالت و ایمان، پرچم‌دار این سرزمین باشند.

🕊 یادش گرامی، نامش ماندگار
✍🏻 تنظیم: بهروز صبوری

 

3-شهید عوض نوتاش :
تولد: ۱۰ فروردین ۱۳۴۱ – دیولق  شهادت: ۱ فروردین ۱۳۶۱ – دشت عباس شهید عوض نوتاش فرزند غلامحسین، در دهمین روز از فروردین‌ماه سال ۱۳۴۱ در روستای دیولق از توابع شهرستان نیر، در خانواده‌ای مؤمن، متعهد و کشاورز، دیده به جهان گشود. خانواده‌اش ساده‌زیست، اهل ایمان و پایبند به ارزش‌های اسلامی بودند. او دوران ابتدایی را در دبستان فرخی روستا گذراند و با پشتکار و علاقه، تحصیلات متوسطه را در اردبیل ادامه داد. پس از اخذ دیپلم در رشته کشاورزی، در سال ۱۳۶۰ ازدواج کرد. ثمره این ازدواج، دختری است که اکنون ساکن اردبیل است و در عرصه تعلیم و تربیت خدمت می‌کند. شهید نوتاش در رفتار و اخلاق فردی برجسته و محبوب بود؛ خوش‌رو، خوش‌برخورد، اهل تقوا و احترام‌گذار. او همیشه در سلام پیش‌قدم می‌شد، با روی گشاده با دیگران رفتار می‌کرد و زبانزد اهالی روستا بود. با شروع جنگ تحمیلی، در صف نخست مدافعان وطن قرار گرفت. او با عضویت در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، ابتدا به جبهه‌های غرب کشور اعزام شد و در مناطق مرزی چون مهاباد به مبارزه پرداخت. سپس راهی جنوب کشور شد و در منطقه دشت عباس حضوری مؤثر داشت. در یکی از عملیات‌ها، حین یورش به خاکریز دشمن و درگیری شدید، ترکش به سر و گردن او اصابت کرد و به شهادت رسید. پیکر مطهرش در گلزار شهدای غریبان آرام گرفت؛ جایی که مأمن عاشقان راه حق است. روایت‌های همرزمانش از دلاوری‌ها و خلوص او حکایت‌ها دارد؛ از جمله اینکه در سرمای طاقت‌فرسای غرب کشور، تنها با یک پتو شب‌ها را به صبح می‌رساندند و با کمترین امکانات، بیشترین مقاومت را می‌کردند. نقل است که در عملیات سرنوشت‌ساز، او همراه با یارانش به خاکریزهای دشمن هجوم بردند. پس از اصابت ترکش، گلویش خون‌آلود شده بود اما هنوز لبخندی بر لب داشت. پیکر او را به پشت خاکریز آوردند و همان‌جا جان به جان‌آفرین تسلیم کرد.  وصیت‌نامه شهید عوض نوتاش «ای ملت مسلمان ایران، از شما می‌خواهم که امام را تنها نگذارید و راه شهدا را ادامه دهید. از خواهرانم می‌خواهم همچون حضرت زینب (س) در راه دین پایداری کنند. مبادا در فراق من بی‌تابی کنید یا راه شیطان را در پیش گیرید. همه باید مطیع امام باشیم و بدانید تا خون در رگ ماست، خمینی رهبر ماست.» امروز خیابانی در شهر اردبیل به نام این شهید بزرگوار مزین است؛ نامی که تا همیشه زینت‌بخش خاطره‌ها خواهد بود.  یادش گرامی، راهش پررهرو  منبع: پرونده شهید در حوزه مقاومت سیدالشهداء اسلامشهر | روایت همرزمان  برای شادی روح این شهید عزیز و تمامی شهدای اسلام، صلواتی هدیه کنیم: اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

 

4-شهید محبوب درجزی دولق:


تولد: بهار ۱۳۴۴ – دیولق
شهادت: ۱۰ اردیبهشت ۱۳۶۱ – جاده اهواز-خرمشهر

در نخستین روزهای بهار ۱۳۴۴، در روستای دیولق از توابع شهرستان اردبیل، کودکی چشم به جهان گشود که نامش را محبوب نهادند؛ کودکی با چهره‌ای معصوم و قلبی روشن که تقدیر، شهادت را برای او رقم زده بود. پدرش کارگری پرتلاش بود و محبوب در دامان پُررنج اما آبرومند این خانواده، با صفا و سادگی رشد کرد.

سال ۱۳۴۹، خانواده درجزی راهی تهران شدند و در جنوبی‌ترین نقطه این شهر، زندگی‌ای تازه آغاز کردند. محبوب، تحصیل را در مدرسه «پیرنظر» آغاز کرد و در کنار آن، روحی پرسشگر و دلی حقیقت‌طلب در او بالید. حضورش در مجالس عزای امام حسین(ع)، او را به جوانی عاشورایی بدل ساخت؛ کسی که به‌تدریج پرچم مبارزه با طاغوت را در دست گرفت و با فریاد «الله‌اکبر» به صف انقلاب پیوست.

پس از پیروزی انقلاب، در کنار تبلیغ آرمان‌های اسلامی، راهی میدان‌های جهاد فرهنگی و ارزشی شد. اما آن‌گاه که ندای «هل من ناصر» از جبهه‌های جنوب برخاست، محبوب دیگر تاب ماندن نداشت. اگرچه خانواده در ابتدا مخالفت کردند، اما او در بهار ۱۳۶۱، بی‌خبر از پدر و مادر، راهی جبهه شد؛ جوانی ۱۷ ساله، اما با ایمانی به قامت تاریخ.

در عملیات فتح‌المبین، دوشادوش رزمندگان بسیج مسجد صاحب‌الزمان اسلامشهر، رشادت‌ها آفرید و سپس اندکی به خانه بازگشت. اما آرام نگرفت. بار دیگر، با آغاز عملیات بیت‌المقدس، عازم میدان شد.

در واپسین لحظات خداحافظی، برادرش از او پرسید:
– محبوب، نترسی؟
و او آرام و مطمئن پاسخ داد:
– اگر می‌ترسیدم، نمی‌رفتم... شهادت سعادت است، و چه بهتر که انسان در راه اسلام به شهادت برسد.

🕯 سرانجام، در دهم اردیبهشت ۱۳۶۱، در نخستین مرحله از عملیات بیت‌المقدس و در جاده اهواز-خرمشهر، در اوج خلوص و جوانی، برات شهادت برایش صادر شد و به ملکوت پیوست. یازده روز پس از شهادت، خبر این واقعه به خانواده‌اش رسید؛ داغی که با افتخار تحمل شد.

وصیت‌نامه شهید محبوب درجزی

> «پدر و مادر عزیزم، اگر خدا خواست و شهید شدم، ناراحت نباشید... تنها خواهشم این است که در غیاب من اشک نریزید، چون دشمن خوشحال می‌شود. مرا در بهشت زهرا دفن کنید. از تمام ملت مسلمان می‌خواهم که از امام پیروی کنند. خواهرانم! هیچ‌وقت نماز را ترک نکنید، نماز ستون دین است...»

منبع: پرونده شهید در حوزه ۱ ناحیه سیدالشهدا بسیج اسلامشهر

امروز، نام شهید محبوب درجزی نه‌تنها بر مزارش در بهشت زهرا (س)، که بر قلوب مؤمنان و فرزندان این سرزمین حک شده است؛ جوانی ۱۷ ساله، اما با گام‌هایی به استواری مردان بزرگ تاریخ.

یادش روشن، نامش ماندگار
برای شادی روح این شهید بزرگوار و تمامی شهدای انقلاب، صلواتی نثار کنیم:
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

 

 

5-شهید احمد قانع دولق


📍 تولد: ۱۳۴۲ – دیولق
🕯 شهادت: ۲۰ اردیبهشت ۱۳۶۱ – کرخه نور

در سال ۱۳۴۲، در دل روستای همیشه سرافراز دیولق، کودکی متولد شد که بعدها نامش بر سنگ‌نوشته‌های افتخار این دیار خواهد درخشید؛ احمد، فرزند قانع، جوانی از تبار ایمان و نجابت.

احمد روزهای کودکی را در کوچه‌های خاکی و صمیمی دیولق سپری کرد. تحصیل را تا کلاس سوم راهنمایی ادامه داد، اما در همان سنین نوجوانی، مسیر خدمت را برگزید و وارد ارتش شد. با آغاز جنگ تحمیلی، شعله‌ای از غیرت و شوق دفاع از میهن در جانش زبانه کشید، اما در آن روزگار، محدودیت‌های موجود در ارتش، مانع از اعزام او به خط مقدم بود.

اما روح بی‌قرار احمد، سر باز نمی‌زد از حضور در میدان جهاد. او که نمی‌خواست تماشاگر بماند، داوطلبانه از طریق سپاه پاسداران انقلاب اسلامی مسجدسلیمان راهی جبهه شد. آری، او خود را نه برای بقا، بلکه برای فدا مهیا کرده بود.

در نهایت، در تاریخ ۲۰ اردیبهشت ۱۳۶۱، در نبردی حماسی در منطقه کرخه نور، در آغوش گلوله‌ها آرام گرفت و بال در بال ملائک گشود. در واپسین لحظات حیات، لبریز از ایمان و آرامش بود؛ گویی پیش‌تر به این معراج اندیشیده بود.


📍پیکر پاک این شهید والامقام در گلزار شهدای غریبان اردبیل به خاک سپرده شده است؛ جایی که چون نگینی بر دامان خاک می‌درخشد و مأمن عاشقان راه حق است.

🌺 احمد قانع، جوانی که با قلبی سرشار از شجاعت، مسیر دشوار و روشن شهادت را آگاهانه پیمود؛ نه به‌فرمان، که به ایمان.

📚 منبع: پرونده شهید در حوزه مقاومت سیدالشهداء اسلامشهر

💠 برای شادی روح این شهید بزرگوار و همه شهدای اسلام، صلواتی نثار کنیم:
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم