- 8_سردار شهید مهدی ایزدی دولق

سردار شهید مهدی ایزدی دولقفرزند صادق | بسیجی دلاور تولد: ۱۳۳۰ شهادت: ۱۳۶۳/۶/۲ – میدان راه‌آهن تهران مزار: بهشت زهرا (س)، قطعه ۲۷، ردیف ۵۱، شماره ۸ در طلیعه‌ی خورشید انقلاب، مردانی برخاستند که با تمام وجود به ندای امام و اسلام لبیک گفتند و بی‌هیچ تردیدی جان خود را نثار راه حق کردند. یکی از این دلیرمردان، سردار شهید مهدی ایزدی دولق بود؛ فرزندی غیور از روستای دیولق و بسیجی‌ای استوار از تبار ایمان. او در سال‌های پرشور انقلاب، به عنوان سربازی مخلص و بی‌ادعا، در سنگر بسیج به خدمت اسلام پرداخت و سرانجام در تاریخ دوم شهریور ۱۳۶۳، در منطقه‌ی میدان راه‌آهن تهران، به دست ایادی کوردل استکبار، به شهادت رسید. مزار مطهر این شهید والامقام در گلزار شهدای بهشت زهرا (س)، قطعه ۲۷، ردیف ۵۱، شماره ۸ زیارتگاه دل‌های عاشق است. یاد و نام این سردار گمنام اما پرافتخار، تا ابد بر تارک تاریخ دیولق خواهد درخشید. درود خدا بر او که با خون خویش، سند وفاداری به ولایت را امضا کرد. بهروز صبوری

 
 
 
9-شهیدبخشعلی نورافکن
 
 

شهید والامقام بخشعلی نورافکن تولد: ۱۳۴۱/۵/۱ شهادت: ۱۳۶۵/۶/۲۷ در میانه‌ی مردانی که جانشان را فدای عزت و آرمان کردند، نام شهید بخشعلی نورافکن همچون ستاره‌ای فروزان در آسمان ایثار می‌درخشد. او در نخستین روز مرداد ۱۳۴۱ دیده به جهان گشود، در دامان ایمان پرورش یافت، و در هنگامه‌ی دفاع مقدس، دعوت جهاد را لبیک گفت. در سخت‌ترین سال‌های جنگ تحمیلی، بخشعلی با دلیرمردی و فداکاری در صف رزمندگان اسلام قرار گرفت و بی‌هیچ ادعا، روح خود را تقدیم رضای خدا کرد. سرانجام در تاریخ ۲۷ شهریور ۱۳۶۵، در راه پاسداری از دین، وطن و شرافت، به فیض عظیم شهادت نائل آمد و پروازش را به افق بی‌پایان آسمان آغاز کرد. نام این شهید عزیز، سندی است بر شرافت مردم این دیار، و یادش تا همیشه در دل‌های اهالی روستای دیولق زنده خواهد ماند. یادش گرامی، راهش پررهرو

بهروز صبوری

 

10-شهید فامیل مهرپور

داوطلبانه عازم جبهه و بدرجه رفیع شهادت نائل آمد

محل تولددیولق 

تاریخ تولد:1345

محل شهادت: دارخوین

تاریخ شهادت: 1360/07/5 

 شمه ای از وصیت نامه شهید امشب شب عاشوراست. چنانکه امام حسین(ع) فرمودند، فردا حمله دشمن شروع می شود، ماهم فردا حمله را بر مستکبران و خفّاشان بعثی که به کشورم، وطنم، و آب و خاکم هجوم آورده اند، آغاز خواهیم کرد تا عزت و شرف و ناموسمان حفظ بشود.

11-شهیدفرامرزعلیپور

شهید سرافراز فرامرز علی‌پور تولد: ۱۳۴۵/۵/۱ شهادت: ۱۳۶۶/۷/۲۰ محل شهادت: محور سردشت – خسروی محل آرامگاه: استان اردبیل – گلزار شهدای غریبان در فصل داغ مرداد، پسری دیده به جهان گشود که تقدیرش با آتش عشق الهی گره خورده بود. فرامرز علی‌پور، جوانی از تبار غیرت و ایمان، در سال‌های نوجوانی دل در گرو جبهه بست و با روحی عاشق، رهسپار سرزمین‌های آتش و نور شد. در جبهه‌ی غرب، در محور سردشت – خسروی، در کوران نبردی نابرابر، جانِ پرشور او در راه آرمان‌های بلند اسلام و انقلاب به پرواز درآمد و در تاریخ بیستم مهرماه ۱۳۶۶، نامش جاودانه در قافله‌ی عاشوراییان ثبت شد. پیکر پاک این شهید عزیز در گلزار شهدای غریبان اردبیل آرام گرفته است؛ همان‌جا که خاک، بوسه بر پیشانی مردان آسمانی می‌زند. یاد و نام فرامرز عزیز، تا ابد در دل‌های مردم دیولق و اردبیل باقی خواهد ماند. او رفت تا ما بمانیم و راه روشنش را ادامه دهیم. یادش جاودان، راهش پررهرو

بهروز صبوری

 

«نظامعلی توبه‌شکن دیولق» در نهمین روز ماه نهم ۱۳۴۳ در روستای دیولق از توابع شهرستان اردبیل به دنیا آمد.

وی چهارمین فرزند «جواد توبه‌شکن» و «سونا پهلوان» بود که یک خانواده هشت نفری را تشکیل می‌دادند.

زندگی این خانواده روستایی نه تنها به دلیل نداری و نبود درآمد کافی، بلکه به دلیل بیماری مادر خانواده مشکلات فراوانی داشت به طوری که بیماری مادر باعث شد که نظامعلی را خواهرانش بزرگ کنند.

چند قطعه زمین کوچک داشتند که هزینه‌های زندگی آنها را تأمین نمی‌کرد. نظامعلی در چنین خانواده‌ای بزرگ شد تا اینکه دوره تحصیلی ابتدایی را در مدرسه کاهگلی «روستای دیولق» و در کنار دیگر دوستان خود تا کلاس پنجم با موفقیت به اتمام رسانید.

محرم یوسفی، خان باباکارگر و رحمت سلیمانی از دوستان دوران کودکی نظامعلی توبه‌شکن بودند.

نظامعلی برای تحصیل در دوره راهنمایی به اردبیل رفت و تا پایان کلاس سوم راهنمایی درس خواند.

در همان زمان به دلیل پیروزی انقلاب اسلامی با مبانی انقلاب آشنا شد و با حضور در کلاس درس قرآن «درگاه جلالی» با اشتیاق و علاقه به نماز و اجرای احکام دینی روی آورد.

پسری متدین و سر به زیر بود که اغلب اوقات خود را به حضور در مسجد و پایگاه بسیج اختصاص می‌داد البته اگر فرصتی می‌یافت فوتبال و والیبال بازی و کتاب‌های دینی و انقلابی نیز مطالعه می‌کرد.

مهربانی با همسایه‌ها، آشنایان و خانواده سرلوحه کار و زندگی‌اش بود؛ به ویژه با دوستان خود از جمله «خان بابا کارگر» و «رضا کارگر» که دوستان دوران مدرسه‌اش بودند. خواهرش آمنه هم را خیلی دوست می‌داشت.

نظامعلی که بارها از روستا عازم شهر می‌شد تا در راهپیمایی‌ها و تظاهرات انقلابی شرکت کند عاقبت به دلیل نیاز جبهه‌ها به رزمنده، جهت مبارزه با دشمن بعثی عراقی در حالی که شش ماه به زمان خدمت سربازی‌اش مانده بود، عازم جبهه‌ها شد.

حالا دیگر در جبهه‌های نبرد دل‌مشغولی‌های جدید به دست آورده بود. او این بار، دیگر با اشتیاق و پشتکار طریقه مبارزه با دشمن و نبرد با دشمنان ایران را تمرین می‌کرد و یاد می‌گرفت.

می‌گفت که اشغال خاک ایران توسط دشمن پذیرفتنی نیست و باید وطن‌مان را از دست دشمن آزاد کنیم به همین خاطر وقتی که از خانواده‌اش خداحافظی می‌کرد، گفت:«نگذارید اسلحه‌ام روی زمین بماند. راه ما را ادامه دهید و نگذارید که ایران به دست دشمن بیفتد».

عاقبت در حالی که تنها ۱۹ سال داشت، روز دوم آبان‌ماه ۱۳۶۲ در «عملیات والفجر۴» و در منطقه بانه محور مریوان بر اثر اصابت ترکش دشمن شهید شد. او پاسدار وظیفه‌ای در لشکر ۳۱ عاشورا بود.

پیکر پاک این شهید، با شکوه خاصی تشییع شده و در قبرستان عمومی روستایشان دیولق در نزدیکی شهر اردبیل به خاک سپرده شد.

 

 13-علی فرج پور قاسم قشلاقی
 
نام :عل فرج پور قاسم قشلاقی
نام پدر:مختار
تاریخ تولد:1347/05/19
محل تولد:اردبیل
محل شهادت:پنجوین
تـاریخ شهادت:1362/08/13
گلزارشهدا:اردبیل ججین 
توضیح مدیروبلاگ :
نمیدانم چه حکمتی باعث شده تمثال مبارک این شهید والا مقام در روستای دیولق نور افشانی کند ولی این را میدانم که  در دین ما تابع ومتبوع مثل قوانین بین المللی امروزی معنی ندارد ما فقط امام داریم و امت، وکسی که از دایره ولایت خارج شود هیچ نسبتی با ما ندارد حتی اگر پسر نوح پیامبر باشد. اما این شهید والا مقام که با اهدای خون پاکش تبعیت خودرا از امام امت ثابت کرده است از ما هست وما نیز از اوهستیم آرزویم این است که همانگونه که ما به مصداق سلمان منی آ ن شهید والا مقام را از خود میدانیم ایشان نیز مارا در آخرت از خودشان بدانند و شفاعتمان کنند. ان شاءالله